khosh umadi :)
عاقا امتحان علوم داشتیم اون سال توو هر میزی یه نفر می نشست . ینی صندلی تکی نبود نیمکت بود خلاصه من اومدم تقلب کنم . . . رو پاک کن خودم نوشتم :باز ?با شماره سوال این دختره ی خر نامرد بلند شد برگشو بده گفت : یگانه این فک کنم پاک کن توعه بیابگیر اعصابم ریخت بهم با لبخندی پاک کن رو گرفتم بعد مراقبه ک یکی از معلمامون بود بهش گف :بیابرگتو بده چرا حرف می زنی ?? اونم برگشو خوشحال داد و رفت . من ک نمی دونسم این چجور ادمیه ... بهم بعدنا گف: من تاحالا توو عمرم تقلب نکردم و نخواهم کرد ..! این یه نمونه از دخترا .بعد می گن چرا دلت میخاد پسر باشی?? Be Khoda . . .
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |